جوهره و اصل تعالیم پیامبران و ارتباط آن با عرفان چه میباشد و بازتاب آن در زمان ما چگونه است؟
چنانچه واقع بینانه و با حسن نیّت به نحوه زندگی و تعالیم این دانشمندان واقعی درهر زمان بنگریم کاملاً مشخّص است که چگونه با عشق تمام همه عمر خود را
وقف اعلام حقیقت و علم بینظیری کردهاند که در اثر پاک سازی ذهن خود از سخن وحی کسب نموده اند.
طریق شناخت و دریافت ایشان بر اساس پیروی از آنچه گذشتگان گفته و اعلام کردهاند یا به علّت ترس و اجبار یا مسایل اجتماعی زمانها نبوده،
بلکه تنها به صِرفِ طلب فطری درونی خودشان به دانایی بوده که آنهم فقط از طریق تجربه شخصی امکان پذیر گردیده است.
به طور مثال بودا بعد از دیدن رنج و مشقّتی که بیماری و مرگ برای مردم به ارمغان میآورد زندگی و خانواده و کاخ پادشاهی خود را ترک کرد
تا علّت این آلام و طریق رهایی از آنها را دریابد. و تا رسیدن به جواب سؤالاتش و یافتن حقیقت لحظهای از جستجو و مجاهدۀ خود باز نایستاد.
.
کشف ابراهیم(ع) نتیجۀ شکستن همه بتها بود با درک این معنا که الههها و امیال و افکار ساخته و پرداختۀ ذهن خود را باید شکست تا بتوان خدای یکتا را شناخته
و به او تسلیم شد. تنها راه رهایی از قید و بند و تعلّقات دنیایی و در نتیجه نجات از درد جدایی و فقدان و رسیدن به آرامش، امر شناخت و دسترسی به ذات یگانۀ خداوند و تسلیم شدن به اوست.
موسی(ع) فرمود:« امیال و کششهای مادّی با اطاعت و پیروی از ده فرمان قابل کنترل میباشند تا صلح و آرامش را در زندگی تجربه کرده
و نهایتاً معنای استقرار جاودانۀ این صلح و آرامش در سرزمین موعود دریافت شود.»
.
عییسی(ع) فرمود:« باید از همه تعلّقات مادّی و خواهشهای نفسانی آزاد شوید تا بتوانید وارد ملکوت خداوند شوید و نوزادی را اشاره فرموده و گفت:
مثل این بچّه پاک و بی آلایش شوید، والاّ هرگز وارد ملکوت خداوند نخواهید شد.»
محمّد ابن عبدالله (ص) طریق شناخت حقیقتِ نفس را تعلیم میدهند، و میفرمایند :«هر کس حقیقت نفس خود را شناخت، خدا را شناخته. »
در اصل پیام همه پیامبران تا امروز همین نکته وجود دارد که “خودت را بشناس.»
شناخت و کشف «وجود من ازلی و ابدی» که جاودانه است و به بدن خاکی و نیازهای نفسانی و فعل و انفعالات فیزیکی، شیمیایی و روانی که دائماً با اوست ، محدود نمیباشد.
وبدان كه براى نزديكى و داشتن رابطۀ حقيقى با خداى خود، كه ازطريق خود تو و درونت، به تو پيام خواهد داد، تهذيب نفس لازم است،
تا با پاكسازى درون خود بتوانى شنوندۀ پيامهاى الاهى باشى.
.
خداوند والا در قرآن کریم فرموده:
« پیامبر به نازل شده های ازجانب پروردگارش ایمان آورده، ومؤمنان نیزهمگی به خدا و فرشتگان و کتابها و فرستادگانش ایمان آورده اند، –
ما میان پیامبران او فرق نمی گذاریم. گفتند:” شنیدیم و گردن نهادیم، پروردگارا، آمرزش ترا خواستاریم، و بازگشت بسوی توست. ( ۵ ۸ ۲: ۲ )
.
شریعتی می گوید:« در اسلام سازمانی به نام “روحانیت” نیست و کسی روحانی حرفهای نمیشود. در اسلام میان مردم و خدا “واسطه” نیست،
هر کسی مستقیما با او در تماس است. در اسلام روحانی نداریم، “عالم” داریم. رابطه آنان با مردم رابطه عالم و عامی و متخصص و غیرمتخصص است.
نه “مقدس و غیر مقدس”، متبرک و غیرمتبرک، روحانی و مادی، مرید و مراد. و در اسلام سنگ سار نیست.
(مجموعه آثار4 و 22 ص 198 و 390)
آخرین دیدگاهها