ادب گفتگوی با خدا:

نماز ادب وصل شدن به خداست، ادب گفتگوی با خدا، زمزمۀ نیایش … نماز

نماز نمایش موزونیست از ادب، درکلام و در رفتار، درنگاه چشم و در پندار. نماز شیوۀ بندگان خاص خداست.

بندگانی که همنوا با موسیقی نظم ازلی، ترانه های عبودیت رو عاشقانه سر میدن، نماز طرح اخترائی بشر نیست، شیوه و آئین ارتباط با خدا رو خود اون برامون نوشته …

نماز کاراترین وسیله برای عروج روح آدمی به سوی خداست، نماز از جنس معرفت و شعوره، و گوهر اون تمرکز و تدبره.

ما درهنگام نماز عاشقانه به تماشای هستی می ایستیم، و نشانه های خداوند رو درهمه جا، با رنگ و بوئی خدائی می بینیم….

درمیان همۀ نیایش ها، نماز جایگاه بسیار ویژه و بالا داره، نماز سرچشمۀ ذلال معرفت خداست، در نماز یک پردۀ بزرگ نقاشی به اندازۀ بی نهایت درمقابل تو برپا میشه،

رنگها و خطوط این نقاشی کلام خداست، کلامی که افتخار خوندن اونو به ما داده. این تابلو که نمایشگر جلال و جمال خداوند، شکوهمندی فرینش، راه راست و رستاخیزه،

به ظاهر از خطوطی ساده تشکیل شده، اما سرشار از رمز و رازه، خطوطی که تمشاگر رو به تفکرو حیرت وا می داره، مثل پازلی است که چیدن بخشهائی از اونو به عهدۀ ما گذاشتن،

و ما درکامل کردن اون نقشی فعال داریم، ما هر روز چند مرتبه به تماشای این تابلو می ایستیم و فهم و درکمون هربار ژرف تر و شور انگیز تر میشه،

اینجا در پرتو نور الهی ما همۀ جهان و آسمان و زمین رو زیبا و ستودنی می بینیم. متعالی، خدائی و تجلی ای از حکمت خداوند. فقط روح و جان ما نیست که با آهنگ پیام او

همنوائی می کنه، بدنهامون هم با حرکاتی گویا، ادب خود رو به نمایش می گذاره . درنماز ما یاد می گیریم که آگاهانه و همسو و همساز با نظام هستی،

تمام رفتار و گفتار و پندارمون رو، به نظم در بیاریم. ما یاد می گیریم که دربرابر عظمت جلال و جبروت خداوند، فروتن وتسلیم باشیم.

یاد خدا جز به اطاعت و عبودیت او در قلب ما ریشه نمی گیره. و این را خداوند بربندگان ارزانی داشته … یاد خدا آرامش بخش دلهاست.

پروردگارمان، سرورمان، پادشاه مان و معبود مان فرمود:

«با یکتا پرستی روی به دین آور، این آفرینشی است که خدا مردم را به آن شیوه آفرید، تغییری درآفرینش خدا نیست،

این است آئین استوار، ولیکن بشتر مردم نمی دانند. به سویش بیائید و برای او تقوا کنید و نماز را برپا دارید و ازمشرکان نباشید،

ازکسانی که در دینشان فرقه فرقه شدند، و هر فرقه ای به آنچه داشت دلخوش بود. » قرآن کریم ( 2 3- 31 : 30 )

.

ایمان آوردگانی که کارهای شایسته کرده اند و نماز برپا نموده وزکات داده اند،

نزد پروردگارشان پاداشی دارند، نه بیمی برآنهاست و نه اندوهناک می شوند. ( ۶ ۷ ۲: ۲ )

.

پس نماز را برپا دارید، و زکات بدهید، و بخدا توسل جوئید،

که او مولی و سرپرست شماست. چه مولای خوب و چه یاور شایسته ای. (78 : 22)

بدرستی که خدا راستگوی والامقام است.

.

وقتی که درساعات مختلف شب و روز به امر خدا طاعت اون رو می کنیم، و نمازهای روزمره رو به جا میاریم. قدر این لحظه های ناب بندگی رو بدونیم،

و تا می تونیم از خطاهامون عذر خواهی کرده، و از خدا توفیق طاعت و عبادتش رو آرزو کنیم، که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره …

اگه اون روز و شب را آگاهانه برای خشنودی و رضای خدا، به طاعت و در خدمت به خلق اون گذرانده باشیم، شادی حقیقی و عشق رو میتونیم درخودمون حس کنـــــیم،

چون قلببمو ن رو شستشو دادیم، و در دلهامون جز یاد و عــــــــشق به خــــــــــدا چیز دیگه ای نیــــــست، و به اینصورت بندگی و اطاعت اون برامون آسون و لذت بخش میشه …

.

درباره حفظ تمرکز در حالت نماز، بهتره یادمون باشه که شاید این آخرین نماز ماست که بدرگاه الهی تقدیم میشه، و در اینصورت باز کمک خواهد شد،

زیرا در حقیقت هیچکس از زمان بازگشت بطرف پروردگارش آگاه نیست، و بنا براین در این زمان کوتاه و گذرا چه چیز بیشتر از رضای خدا میتواند ارزش داشته باشد

که حواس ما را بخود جلب کند …

و خواجه عبدالله انصاری لطیفۀ زیبائی گفته دربارۀ رفع نگرانی از وسوسه ها در حالت نماز، و قبولی حق تعالی بر آن طاعت … که در اینجا برایتان یاد آور میشوم …

.

مؤمن ودرخت گُل:

گفته شده، مؤمن كه نماز گزارد چون درخت ُگل است و معرفت در او چون بوى و نماز بر او چون ُگل، هركس ميتواند ُگل از درخت بر گيرد،

اما نتواند بويش كم كند و نسيمش ببرد، همچنين شيطان تواند كه درنماز بظاهر وسوسه كند تا چيزى ازآن برُبايد،اما نتواند كه معرفت از باطن آن ببرد.

اى سزاى كرم، اى نوازندۀ عالم

نه با وصل تو اندوه است و نه با ياد توغم …

.

آه …. محبوبم!
نسیم «حی علی الصلوة» می وزد.
باید از سرچشمه ایمان وضو بگیرم.
باید سجاده سبزم را باز کنم
می خواهم عطر «تکبیر الاحرامم» خانه را بردارد.
آن گاه، تکه ای از باغ ملکوت، از آنِ من خواهد بود.
و من ساکن محله ای در باغ سبزِ عرش خواهم شد ….

معبودم!

دستانم، امتداد قامتم را طی می کند تا بر فراز خویش

شهادت به بزرگی تو بدهم

نام تو عظیم بر زبانم طنین انداز شده

“اللهُ اکبر”

شاخه شاخه شریانم گلدسته های عشق می شود

انگار بر هر گلدسته ای، مؤذنی است که آوای اهورایی اش را در فضای راکدم منتشر می کند!

تمام سلول هایم تو را در می یابد، و ذره ذره وجودم به سماع عشق در می آید.

چشم هایم، دریایی می شود که دست افشان و پای کوبان،

موج موج خویش را بر کویر گونه هایم جاری می کند ….

.

قنوت …

وقتی که غنچه ها قنوت نیاز می شکفند، تا شکوفه دعا اجابت شوند،

وقتی که ابر، عقده های نیایش می گشاید، تا باران اشک سفره دلش را سبک گرداند،

وقتی که سرانگشتان سرسبز درختان، تهلیل و تکبیر می شمارند

تا طراوت توحید را در آغوش گیرند،

دستانت را غنچه باران نیاز کن،

تا تو هم شکوفه های اجابت هدیه بگیری.

به گام هایت آرامش قیام را بیاموز،

تا قائم به ذات یگانه ای بی مانند گردند.

به بلندای قامتت، خمیدگی رکوع و سجود بیاموز،

تا از خُم خانه عشق، پیاله مستی بنوشد،

و طعم بندگی بچشد که: «نماز، جز برای فروتنان، امری دشوار است.»

گردونه افکارت را بر محور یادش، از پراکندگی ها دور بدار،

و نماز را برای یاد پروردگارت بخوان که: «اَقِمِ الصّلوةَ لذِکْرِی»

جز سر کوی تو ای دوست ندارم جایی

در سرم نیست بجز خاک درت سودایی

عاکف درگه آن پرده نشینم شب و روز

تا به یک غمزه او، قطره شود دریایی …

(نیایش وارستگان)

.

وقتهای نماز

نمازها و نماز میانی را پاس دارید، و فروتنانه برای خدا بپا خیزید، و اگر بیمناک بودید، پیاده یا سواره به جا آرید، و چون بیاسودید، خدارا بیاد آورید،

آن سان که برشما بیاموخت چیزهائی را که نمی دانستید. نمازها و نماز میانی را پاس دارید، و فروتنانه برای خدا بپا خیزید،

و اگر بیمناک بودید، پیاده یا سواره به جا آرید، و چون بیاسودید، خدارا بیاد آورید، آن سان که برشما بیاموخت چیزهائی را که نمی دانستید. ( 9 23- 8 3 2- 2)

.

درآغاز و انجام روز و ساعاتی از شب، نماز بگذار، زیرا نیکیها بدیها را ازمیان می برند، این پندی است برای پند پذیران. ( 4 11: 11 )

ازهنگام زوال خورشید تا آنگاه که تاریکی شب فرا می رسد، نماز را برپا دار، و نیزنماز صبح گاه را، که درنماز صبح فرشتگان حاضر آیند.

پاره ای از شب را به برپا کردن نماز زنده بدار، این نافله خاص توست، باشد که پروردگارت تورا به مقامی محمود برساند، بگو:

” پروردگارا! مرا صادقانه بیاور و صادقانه ببر، و ازجانب خود ُسلطه و یاوری برای من قرار ده.” (80-78: 17)

.

برآنچه می گویند شکیبا باش، و پروردگارت را پیش ازطلوع خورشید، وپیش ازغروب آن، به پاکی بستای و درساعات شب، و اول و آخر روز تسبیح گوی،

باشد که خشنود شوی. ( 0 13: 20 )

در آسمانها و زمین شکر و سپاس مخصوص اوست، به هنگام نیم روز و به هنگامی که به شب میرسید. ( 18: 30 )

.

صبرکن که وعدۀ خدا جق است، برای گناهانت آمرزش بخواه و هر شامگاه و بامداد، به ستایش پروردگارت تسبیح بگوی. ( 55: 40)

دربرابر آنچه می گویند پایداری کن، و درستایش پروردگارت، پیش از برآمدن آفتاب، و پیش ازغروب آن تسبیح گوی،

و نیز در پاره ای از شب، و بعد از هر سجده او را تسبیح گوی. (40-39: 50) بدرستی که خدا راستگوی والا مقام است.

.

روح نماز

در نظر مولانا همۀ عبادات – از جمله نماز – را جسمی است و جانی، صورتی است و معنایی، ظاهری است و باطنی.
جسم نماز همان آداب و حرکات و اذکار مخصوص است،
و جان نماز یاد خدا و راز و نیاز با حق و ادراک حضور و تکلم با اوست،
چنانکه اذکار نماز – ایاک نعبد و ایاک نستعین – حاکی از مقام حضور است، و چنانکه حق فرمود:

نماز را به پای داربرای یاد من (طه – 14)، و نیز فرمود: هر آینه یاد خدا از همه برتر است (عنکبوت- 45)
چون جان نماز عین نزدیکی و حضور است، هیچ راهی از آن به در نظر مولانا همۀ عبادات – از جمله نماز – را جسمی است و جانی،

صورتی است و معنایی، ظاهری است و باطنی.

جسم نماز همان آداب و حرکات و اذکار مخصوص است،

و جان نماز یاد خدا و راز و نیاز با حق و ادراک حضور و تکلم با اوست،

چنانکه اذکار نماز – ایاک نعبد و ایاک نستعین – حاکی از مقام حضور است، و چنانکه حق فرمود: نماز را به پای داربرای یاد من (طه – 14)،

و نیز فرمود: هر آینه یاد خدا از همه برتر است (عنکبوت- 45)

چون جان نماز عین نزدیکی و حضور است، هیچ راهی از آن به خدا نزدیکتر نیست – در حالی که جسم نماز ((قربة الی الله)) یعنی به عنوان وسیله و مقدمه ای

برای وصول به مقام قرب صورت می گیرد. به همین دلیل، اگر از این وسیله برای نیل به مقصود دیگری مانند جلب نظر خلق و غیره بهره گیرند،

نماز باطل است و گاه مستوجب عتاب قرآنی ((وای بر نماز گزاران!)) (ماعون -4) می گردد، که مقصود نماز دنیا طلبان و اهل سالوس و ریاست.

مولانا درغزلی به این نکات اشاره کرده و جسم بی جان نماز را مایۀ شرمساری دانسته است:

.

اگر نه روی دل اندر برابرت دارم،

من این نماز حساب نماز نشمارم.

مرا غرض ز نماز آن بود که پنهانی

حدیث درد فراق، تو با تو بگذارم.

وگرنه، این چه نمازی بود که من، بی تو

نشسته روی به محراب و دل به بازارم؟

از این نماز ریایی، چنان خجل شده ام

که در برابر رویت نظر نمی آرم …

.

– لِی مَعَ اللهِ …: مرا با حق محفل انسی است که هیچ نبی و مرسل و ملک مقرب را بدان راه نیست.

(حدیث منسوب به پیامبر اکرم)

.

لحظه های ناب طاعت و بندگی:

موقعی که خواب راحت رو از چشمات دور میکنی و برای راز و نیاز با خدای خودت، وضو گرفته و نیت حضور می کنی،

وقتی با ظاهر و باطنی پاک رو به قبله، از ته قلب، خودت رو با نماز به اون وصل می کنی،

مطمئن باش که تو در نمازت تنها نیستی… تموم فرشته ها دارن تو رو همراهی می کنن، و به دعاهات آمین میگن.

قدر این لحظه های ناب سپیدۀ صبح رو بدونیم، و تا می تونیم از خطاهامون عذر خواهی کرده، و از خدا توفیق طاعت وعبادتش رو آرزو کنیم،

که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره … وقتی روز به نیمه میرسه، و صدای اذون ظهر، یاد خدا رو تو دلت زنده می کنه، و با یکدنیا امید،

به نیت حضور وضو می گیری و گوش به فرمان سر تعظیم به زمین گذاشته، سجدۀ شکر به جا می آری، قدر این لحظه های ناب صلات ظهر رو بدونیم ،

و تا می تونیم از خطاهامون عذر خواهی کرده، و از خدا توفیق طاعت و عبادتش رو آرزو کنیم، که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره…

وقتی یک روز کامل رو پشت سر می ذاری، و تنگ غروب دلتو به صدای اذون می سپاری و با قلبی مملو از عشق خدا، شاکر نعمتهاش هستی،

بدون که اون تو رو محکم در آغوش گرفته و پذیرش دعات رو به خودش حتم کرده، اصلاً خواست اونه که تو حالا اینقدرعاشقانه صداش میزنی،

به درگاهش سر تسلیم فرود آوردی، وآرزوی دلتو باهاش در میون میذاری، قدر این لحظه های ناب غروب روبدونیم، و تا می تونیم از خطاهامون عذر خواهی کرده،

و از خدا توفیق طاعت و عبادتش رو آرزو کنیم، که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره …

وقتی که ساعات اول شب رو به آخر می رسونیم، و نماز پر راز اعشاء رو به جا می آریم، قدر این لحظه های ناب آخر شب رو بدونیم،

و تا می تونیم از خطاهامون عذر خواهی کرده، و از خدا توفیق طاعت و عبادتش رو آرزو کنیم، که از هر خیر دیگه واسۀ ما بهتره …

اگه اون روز و شب را آگاهانه برای خشنودی و رضای خدا، به طاعت و در خدمت به خلق اون گذرانده باشیم، شادی حقیقی و عشق رو میتونی درخودت حس کنـــــیم،

چون قلبمون رو شستشو دادیم، و در دلتمون جز یاد و عــــــــشق به خــــــــــدا چیز دیگه ای نیــــــست…

اینطوریه که برامون بندگی خدا ساده میشه ، تا روزی که زندگی شاد و پر بار ما ، بالاخره بسر میبرسه،

و راضی و خوشحال به طرف اون محبوب و معبود همیشگی به پرواز در می آئیم… درحالیکه اون از ما راضیه و ما در آرزوی دیدار اون خوشحال و سپاسگزاریم …

به امید لحظۀ دیدار…

(پروین فرجادی)

.

آیاتی از قرآن کریم در اینباره:

پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، مرا سپاس گوئید و ناسپاسی من نکنید. ای مؤمنان از صبر ونماز کمک بگیرید که خدا با شکیبایان است. ( ۳ ۵ ۱- ۲ ۵ ۱: ۲ )

و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده فرمان می دهند، و ازكارهاى ناپسند باز مى ‏دارند، و نماز را برپا مى‏كنند و زکات می ‏دهند،

و ازخدا و پيامبرش فرمان مى‏برند، آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. ( ۱ ۷: ۹ )

پس مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم، مرا سپاس گوئید و ناسپاسی من نکنید. ای مؤمنان از صبر ونماز کمک بگیرید که خدا با شکیبایان است. ( ۳ ۵ ۱- ۲ ۵ ۱: ۲ )

و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده فرمان می دهند، و ازكارهاى ناپسند باز مى ‏دارند، و نماز را برپا مى‏كنند و زکات می ‏دهند،

و ازخدا و پيامبرش فرمان مى‏برند، آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمتشان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. ( ۱ ۷: ۹ )

بدرستی که خدا راستگوی والا مقام است …