هريك از ما، يك واحد طراحى شدۀ بى همتا ئی هستیم، كه دائماً بعنوان بخشى ازيك جهان پيوسته درحال دگرگونى، دوباره و باز دوباره خلق ميشود.

مبارزة اصلى ما دراين فرايند، پرده برداشتن از “خود يگانهً خويش” و روياندن و متكى بودن به آن است.

براى چنين مهمّى نياز است كه ما كاملاً هشيار، حساس وقابل انعطاف باشيم، همچنين به ذوقى سرشار ازطنز و مزاح نيازمنديم،

البته با داشتن همۀ اين چيزها بازهم فرآيندى آسان نخواهد بود.

ما درجوامع پيچيد ه اى زندگى ميكنيم، دائماً دراحاطۀ آدمهائى هستيم كه خود درگير ” ساختن وپرداختن” خویشند.

اين آدمها نيز، اشتغال ما را براى تطبيق دادن دائمى خود، ضرورى ميسازند.بحث من دراين است كه جائى براى به عقب نگريستن وجود ندارد،

ما زندانيان گذشته نيستيم، ميتوانيم از همان جائى كه هستيم شروع كنيم، خودمان كافى هستيم، اگر ما نخواهيم يا مشتاق آن نباشيم، هيچ ديگرانى نميتوانند به ما بياموزند

يا ما را متحوّل سازند، اگر درحال دگرگونى وشدن آنچه هستيم نباشيم، بازهم ما هستيم كه از تغيير بيزاريم. بنابراين نا گزيريم از” نبودن” خود در رنج باشيم،

چون منحصراً ما خودمانیم كه ميتوانيم اين كارها را بكنيم، اگرما خواستيم، آنوقت هستند ديگرانى كه ميتوانند براى ما موهبتهاى خوبى باشند.

درغير اين صورت هيچ ديگرانى نميتوانند براى ما آرامش وشادى بهمراه بياورند. اين احساسات به گونه اى بى همتا از آن ماست،

( دنياى ترس، شادمانى يا اشگ، دنيائى بسيار خصوصى و محرمانه است.) هيچ ديگرانى نمى توانند ما را به واقعيّت برسانند،

تنها ما هستيم كه ميتوانيم با انسان بودن خود به طور كامل، تن به مبارزه بسپاريم. اين دانش كه بخواست خدا ما خود قسمت اعظم زندگى خويش را ميسازيم

چيزتازه اى نيست، با وجود اين، بيشتر ما درمقابل آن مقاومت ميكنيم …

شادی و عشق حقیقی از آن کسی خواهد که در این راه شوق انگیز مشتاقانه قدمی بر دارد .

لئو بوسکالیا ( قطعه ای از کتاب “بیا عشق بورزیم”

.

« لنگر نجات ما در اكنون و امروز است. »

فردى كه درافسوس اعمال گذشتۀ خویش بسر می برد، تحت فشار شديد عصبى، اتلاف انرژى، افسردگى و اضطراب قرار دارد،

پس خود را عادت دهيم كه با تقسيم زندگى خود به زمان های مختلف، هر زمان را به بهترين نوعى كه برایمان مقدور است برنامه ريزى كنيم،

بی شک وقتی ما به بهترين نحو خود را براى استفاده از زمان حال آماده نمودیم، وتمام هوش وحواس وشوقمان را بر اين امر متمركز ساختیم،

علاوه براین که زمان حال را به بهترین نوع گذرانده ایم، اين بهترين روش براى آماده كردن خود براى فردا، يا آينده نیز خواهد بود، و نه تنها آیندۀ نزدیک،

( که زمان زندگی ما در این دنیاست) بلکه رستگاری دنیای ابدی ما نیز، ( که آیندۀ دورتری است) درگرو درست گذراندن همین لحظۀ حال است،

بياد داشته باشيم،که خداوند فرموده: بگو:

آیا شما را ازچیزی آگاه کنم که ازآنها بهتر است؟ برای آنها که تقوای الهی پیشه کنند، درنزد پروردگارشان باغهائی است که درآن جویها روان است،

وهمسرانی پاک، همچنین خشنودی خدا، وجاودانه درآن بمانند، وخدا به بندگان بیناست. کسانی که می گویند:

« پروردگارا! ما ایمان آوردیم، گناهان مارا بیامرز، و ازعذاب دوزخ حفظمان کن.»

( آنها) صابران، راستگویان، مطیعان، انفاق کنندگان و آمرزش خواهان سحرگاهانند. ( ۷ ۱- ۵ ۱: ۳ )

و نیز فرموده: « برای انسان نیست چیزی جز نتیجۀ کوشش او.» ( ۳۹:۵۳ )

وبیاد داشته باشیم که عبادت وستایش خداوند، ومطالعۀ ” قرآن مجید” را ( با ترجمه ای که به سادگی برایمان قابل فهم است) بطور مرتب دربرنامۀ روزمرۀ خود

جا سازی کنیم، و برای رفع غمها و مشکلاتمان تنها با خدا رازو نیاز، یا درد دل کرده، و از او صمیمانه کمک بخواهیم، دراین صورت یقین داشته باشیم

با داشتن توکل به او، ونهایت پشتکار و کوشش در راهی که برای رسیدن به هدف خود، به نظرمان می رسد، ازیاری ولطف بیش ازحد او برخوردار خواهیم شد.

حتی از ظواهرنا خوشایندی که شاید احتمالاً پیش بیاید نیز، نباید مأیوس و دلتنگ شد.

اطمینان داشته باشیم که دراین صورت همه چیز در راه خیر و صلاح ما به پیش خواهد رفت. با خود بگوئیم:

« امورم را به خدا می سپارم که او بصیر است به حال بندگان .»

خداوند در قرآن مجیدش فرموده:

«اگرخدا شما را یاری کند هیچ کس بر شما پیروز نخواهد شد، و اگر دست از یاری شما بردارد، کیست که بعد از او شما را یاری کند،

و مؤمنان فقط باید برخدا توکل کنند.»( ۰ ۶ ۱ : ۳ )

برخدای نیرومند مهربان توکل کن. ( ۷ ۱ ۲ : ۶ ۲ )

بگو :« برای من خدا کافی است، که توکل کنندگان بر او توکل می کنند.» ( ۸ ۳: ۹ ۳ )

ما رسولان خود ومؤمنان را در زندگی دنیا و روزی که گواهان برخیزند یاری می کنیم. ( ۱ ۵ : ۰ ۴ )

آنان که گفتند پروردگار ما خداست و آنگاه استقامت کردند، نه ترسی دارند و نه اندوهگین شوند، اینان اهل بهشتند و به پاداش اعمالشان جاودانه

درآن باشند. ( ۴ ۱- ۳ ۱: ۶ ۴ )

ای مردم! به دعوت کنندۀ خدا پاسخ گوئید و به او ایمان آورید، تا گناهانتان را بیامرزد و شما را ازعذابی دردناک در امان دارد. (۱ ۳: ۶ ۴ )

ای مؤمنین اگرخدا را یاری کنید، خدا نیز شما را یاری خواهد کرد، و قدم هایتان را استوار خواهد کرد. ( ۷: ۷ ۴ )

خدا کسی است که هیچ معبودی جز او نیست، و مؤمنان باید بر او توکل کنند. ( ۳ ۱: ۴ ۶ )

ما رسولان خود و مؤمنان را در زندگی دنیا و روزی که گواهان برخیزند یاری می کنیم.( ۱ ۵: ۰ ۴ )

“گورونانگ” چه زیبا سروده:

به قلب خویش بنگر، آنجا ” او” سلطان تو مسکن دارد و راه رسیدن به او، عشق است. به” او” و نه بخویش، عشق بورز.

خواست ” او” را بخواه و آنچنان که ” او” فرمان میدهد عمل کن نفس کوچک خود را رها کن و در درگاه نیلوفری او، کمال سرور را پیدا کن.

.

با تقویت ایمان و پناه بردن به الطاف بی حد خدا ، شعلۀ امید را در دل فروزان کنیم،

افکار منفی را از ذهن دور کرده و لطف او را باور کنیم تا معجزه ها به وقوع پیوندد …

زمانی که از سایه های کابوس وار نفس، انصراف دادیم، عشق در ما قدم می گذارد …

آنگاه آرامش در زندگی ما معنا پیدا خواهد کرد …

.

زندگی در صدف خویش گهر ساختن است
دردل شعله فرو رفتن ونگداختن است
مذهب زنده دلان خاک پزیشانی نیست
ازهمین خاک جهان دگری ساختن است …

.

زندگی سرشار از شور است، پاره ای از آن باشیم

زندگی آمیخته به تلاش است ،با آن آغاز کنیم

زندگی با اندوه همراه است، درد از آن بزدائیم

زندگی با شادی همراه است احساسش کنیم

دریابیمش و تقسیمش کنیم …

زندگی مقصدی را می جوید، کاشف آن باشیم …

.

زندگی آنقدر دلاویز و مطبوع است، که خاطرات آن چه تلخ و چه شیرین گوارا و خواستنی است.

اّما! اّما، زندگانی ئی آنچنان نیکوست، که با حکمت و دانش برگذار شود، وجهان را دقیقانه و عمیق بازبین کند، معنی حقیقی حیات، حیات قلب، حیات روح و دل زنده است.

زندگی آنست که چشمان کور را بینائی بخشد، و گوش ناشنوا را باز کند.

زندگی آن است که تشنگی روح را از زلال علم و معرفت سیراب سازد، و زنده را خدا صفت از همه چیز بی نیاز و مستغنی دارد. به راستی معنی کامل حیات همین است.

نهج البلاغه – در قطعۀ زیبای ” معنی کامل حیات”

.

زندگی صحنۀ یکتای هنرمندی ماست

هرکسی نغمۀ خود خواند و از صحنه رود …

ای خوش آن نغمه که دارد اثر از یاد خدا

که کند خاطرمان را شاد

که شود دلهاهامان از بند غم دهر رها

.

در چاه غم غافل مشو، بر دلو گردون چنگ زن

یوسف گرفت این دلو را، از چاه سوی جاه شد ……

ما همه یوسفیم

افتاده در چاه

چاه دنیا

و هر از گاهی خدا

راه کاروانی را به سمت چاه ما می اندازد

تا طنابش را به چاه بیندازد

طنابی که راه را از چاه به ما می شناساند

طنابی که آن سرش وصل است به عزیزی مصر

و حال

این ماییم که این سر طناب را بگیریم و بالا رویم

یا نه!

.

معجزه زندگی

زندگی مهر است و شعر و عشق و بوسه و آغوش، و شور و سوز و نازو ساز، و راز، و نیاز و اشگ و لبخند وسبز، و روز و شب و نور و رود و گُل و رنگ

و صفا، و خوب و زنده و شیرین و تلخ و گنج و رنج، و هجر و وصل و وفا و سخا و دل انگیز، ولطیف و با طراوت و زیباو زندگی آزمایش بزرگی است،

و…. و زندگی زندگیست، زندگی هدیۀ الهیست، قدرش را بدانیم و شکر گزار باشیم …

زندگى ميداند كه تنها واقعيّت درآغوش گرفتن زندگى است با تمام نيرو، پيش از آنكه بگريزد، وبى آنكه انتظار دوام آنرا داشته باشيم…

لنگر نجات ما در امروز و اکنون است…. این لحظۀ معجزه گر …

.

وقتی با معیارهای کتابهای الهی خود را همآهنگ می کنیم، همۀ سختی ها بطور معجزه آمیزی آسان می شود، و این قول خداوند است،

و البته شیطان ما را مرتباً از این کار باز می دارد. یا مارا می ترساند و می لرزاند، تا مقصود خود را پیش ببرد. برای همین مبارزۀ با نفس یا شیطان درون را،

جهاد اکبر نامیده اند. راه نا درست ما را دچار سختی های روز افزون و غمها و افسوس های ابدی خواهد کرد.

در ضمن برای فرار از تنهائی به مصاحبت دوستان ناباب نپردازیم. انتخاب اشتباه دوست، راه ما را سخت تر می کند، و روابط درست ما را با خدا خدشه دار می سازد.

عارفی بزرگوار چه زیبا گفته است:

:« ما امده ایم تا با زندگی کردن قیمت پیدا کنیم .

نه به هر قیمتی زندگی کنیم .»

.

علی (ع) فرموده اند:

«در گذرگاه دنيا برخى انسانها خود را مى فروشند و به هلاكت مى رسند و برخى خود را مى خرند و آزاد مى شوند.»

مقصود از خودفروشى در گفتار بلند امير مومنان (عليه السلام) خود فروشى به شيطان است كه از آن پس، فروشنده برده و بنده شيطان خواهد بود.

اما مراد از خريدن خود و آزاد ساختن آن اين است كه انسان ، با ايمان و عمل صالح سند آزادى خود را امضا كند.

و نیز، اميرالمومنين (عليه السلام) در پاسخ مردى كه دنيا را مذمت مى كرد فرمود: «

دينا جايگاه صدق و راستى است، براى كسى كه با آن به راستى رفتار كند و مسجد دوستان خدا و نيايشگاه فرشتگان و محل نزول وحى الهى و تجارتخانه اولياى حق است.

آنها در دنيا رحمت خدا را به دست آوردند و بهشت را سود خود ساختند. دنيايى كه حدوث و زوال قدرتها، سلامت و زنجورى، پاكى و پليدى و ولادت و مرگ را

به خوبى به ما مى نماياند، و چيزى از رخدادهاى تلخ را كتمان نمى كند، خانه صدق و راستى است.

.

زندگی شادمانی است ، برايش نغمه سر دهیم

زندگی تعهد است ، به عهدش وفا كنیم

زندگی راز است، كشفش كنیم

زندگی لذت است، از آن بهره ببریم

زندگی اميد است، حفظش كنیم

زندگی هدیه ای الهیست است، ارزشش را بدانیم

زندگي مسئله است، حلش کنیم

زندگی مزرعۀ آخرت است

حاصلخیزش کنیم

و بالاخره، زندگی سفر است

به پايانش برسانیم ….

.

وقتی با معیارهای کتابهای الهی خود را همآهنگ می کنیم، همۀ سختی ها بطور معجزه آمیزی آسان می شود، و این قول خداوند است.

و البته شیطان ما را می ترساند و می لرزاند، تا مقصود خود را پیش ببرد. برای همین مبارزۀ با نفس یا شیطان درون را، جهاد اکبر نامیده اند.

خداوند هم از درون بوسیلۀ «وجدان» و هم از بیرون توسط ادیان الهی و پیامبران، راه داشتن یک زندگی سلامت سرشار و ابدی را بما نشان داده.

انتخاب راه نا درست ما را دچار سختی های روز افزون و غمها و افسوس های ابدی خواهد کرد.

در ضمن برای فرار از تنهائی به مصاحبت دوستان ناباب نپردازیم.

انتخاب اشتباه دوست، راه ما را سخت تر می کند، و روابط درست ما را با خدا خدشه دار می سازد…

با توجه به قانونهای برپا دارندۀ حیات، از هر لحظۀ زندگی لذت ببریم، بدنبال کمال نباشیم، هیچ چیز در این دنیا کامل و ابدی نیست جز خداوند تبارک و تعالی،

و به خواست او زندگی ما درجهان دیگر سرشار و ابدی و کامل می شود ….

.

اگر قبل از آنکه در امواج طوفانهای خُرد کنندۀ دریای زندگی گرفتار آئیم، سعی درقوی کردن ایمان خود کرده، و با مطالعه درمذاهب توحیدی راه مستقیم هدایت را

دریافته و مورد عمل قرار دهیم، بدون شک کمتر دُچارمشکلات شده و زودتر (با یافتن راه حل) موفق می شویم که از آنها رهائی یابیم. زیرا این قول خداوند است

که سختی ها رابرای مؤمنین آسان کرده، و در دنیا و آخرت آنها را یاری می نماید.ازآن جمله:

“خدا یاور مؤمنان است، و آنها را از تاریکی به روشنائی میبرد.” ( ۷ ۵ ۲ : ۲ )

و یا خداوند به پدیده های مختلف سوگند یاد می کند، وسپس می فرماید: ” آن کس که احسان کند و”تقوا” پیش گیرد، و نیکی را گواهی دهد.

ما او را درمسیر آسانی قرار خواهیم داد. اما بر کسی که بُخل و بی نیازی ورزد، و نیکی را دروغ شمارد، کار را دشوار کنیم.” ( ۰ ۱- ۱: ۹۲ )

و یا فرموده: ” آگاه باش که دوستان خدا نه ترسی دارند و نه غمگین می شوند. برای مؤمنان با تقوا در زندگی دنیا و آخرت خبر مسرت بخشی است،

سخنان خدا تغییر ناپذیر است، و آن رستگاری بزرگی است.” (۴ ۶- ۲ ۶ : ۰ ۱)

این به آن جهت است که یک فرد مؤمن حقیقی با حفظ “تقوا” ( که به معنی نیروی اراده وکنترل درست است) به حفظ تعادل درهمۀ امور زندگی موفق شده،

و یاد می گیرد که درهر موقعیتی با خودش، بدنش و سایر انسانها، و دیگر موجودات زنده و یا حتی با همۀ پدیده های دیدنی و یا نا دیدنی،

چگونه رفتار کند. وبه این ترتیب انرژیهای خود را بی حاصل هدر نداده وهمیشه با تماس مرتب و انجام عبادات روزمره، اتصال خود را با آن

«خرد لایتناهی» حفظ کرده، و در نتیجه به موقع لزوم منبعی از انرژی در اختیار دارد.

خدا یاری دهندۀ مؤمنان، دلگشا و رهنمای ایشان است …

.

زندگی را ساده بگیریم و مهر بیافشانیم …

و محبت نثار کنیم، که همه چیز می گذرد و تنها چیزی که باقی میماند انعکاس افکار، احساس و اعمال ماست .

زمان را دریابیم و دنیای باقی را به فانی نفروشیم ..

تا که فرصت باقیست بدرد یکدیگر برسیم،

یار و مدد کار هم باشیم، قدر همدیگر را بدانیم ، و درحل مشگل دوستان قدمی برداریم …

این تمام لطف و شیرینی زندکیست، و راز بقای ما بهمین بستگی دارد …

.

زندگی چیست؟ عشق ورزیدن

زندگی را به عشق بخشیدن

زنده است آن که عشق می ورزد

دل و جانش به عشق می ارزد ….

ابتهاج الف سایه

.

چه زیبا خواهد شداگر،در این چند صباح، که میهمان تن خویش هستیم،

با شاه کلید عشق، قفل دلهای بسته را بگشاییم تا بتوانیم میزبان همه ترانه ها باشیم.

اگر عشق را بشناسیم دیگر در قیدو بند ارزش گذاری سطحی نخواهیم بود،

چرا که عشق خود یک ارزش عمیق است و به همه چیز معنی می بخشد …

زمانی که از سایه های کابوس وار نفس، انصراف دادیم، عشق در ما قدم می گذارد …

آنگاه آرامش معنا پیدا خواهدکرد …

اگر فقط ظاهر عشق را بشناسیم، فقر درونی ما بارزتر خواهد گشت.

زیرا ما از تاریکی درون فقط رنج میبریم، ولی بدون عشق از سرما خواهیم مرد …

عشق چه با ما و چه بی ما از دروازه وجود خواهد گذشت،ای کاش به هنگام عبور دریافتش کنیم.

بیا تا حقیقت عشق را باور کنیم…

بیا تا دلهای خود را با عشق خدا تطهیر کنیم ….

.

.

☼”◠‿◠”☼.•●♥ Ƹ̵̡Ӝ̵̨̄Ʒ ♥●•٠☼”◠‿◠”☼