آخرین شبهای پرشور رمضان هم درحال گذر است
و اين ماه با تمام رازهای پنهانش،
با تمام سحرهای زيبايش،
با تمام نجواهای يا رب يا رب دلنوازش،
با تمام الغوث الغوثهای شبانه‌اش،
با تمام اللهم اسئلك دعاهای سحريش،
اینک رو به اتمام است . . .
پس بیائید عاشقانه باهم بدرگاه او برای داشتن چنین لحظات مقدسی سپاس بگزاریم،
امید که بفضل ولطف خود شکر وسپاسمان را بپذیرد،
و بیش از پیش مارا بدرگاه قدسش نزدیک کند …
که او شکر پذیر و مهربان است . . .

شب‌های اشک و آه و زمزمه آرام آرام رو به اتمام میرود . . .

شب‌هایی که نفس‌ها بوی بهشت می گیرند، چشم‌ها بهشت را رصد می‌کنند.

لب‌ها به بوسۀ نام دوست متبرک می شوند . . .

و روزش هم، همه پرستش ونیایش و رویش، شب و روز بوسیدن نام محبوب،

بوسیدن پیامهای خدا!
بهشت خدا آغوش گشوده.
فرصت عزیزی است… یا اااااااااااااااااالله مدددددددددددددد

الهی! شکر وسپاس وطاعت اندکمان را بپذیر وبفضل وکرم ومهربانی بی حد خودت

مُهر اجابت به دعاهایمان زن … که تو عزیزی وما فقیر ……

.

درضیافت ماه رمضان
ضیافت کده‌ شگفت‌ ترمی شود.
میزبان خداست…
با او که خوان نعمت بی‌دریغش همه جا کشیده،
و …
مهمان، من وتو . . .

بیست و هشت روز چشم ولب فرو بستن، نخواستن، ندیدن، نشنیدن.
آماده برای شنیدنی دیگر، نوشیدنی دیگر ودیدنی که چشم‌های عادی ومادی از آن محرومند.
آماده برای شنیدن وحی، پیامبر گونه‌شدن، مداحی روح القدس را نوشیدن ونیوشیدن،
تنزل الملائکته و الروح . . .

.

زیر بارش متواتر وممتد وحی، درفرود مستمر ملائک، به «سلام» رسیدن، درک مطلع فجر که سلامٌ هی حتی مطلع الفجر.
به ضیافتی میرسیم که رسم مهمانی از «نان» گرفتن و بر«جان» افزودن است.
به ضیافت کده‌ای می‌آییم که شرط ورود تقواست وشرط خروج نیز!
ومگر خدای رمضان، شهر رمضان را «لعلکم تتقون» نخوانده است؟!
بر سر در این شهر نوشته‌اند: پاکی، شرط ورود است.

غسل در اشک زدم پیر طریقت گویند
پاک شو اول و پس دیده بر آن پاک انداز …

تو لیله القدری برو تا لیله القدری شوی
چون قدر مر ارواح را

کاشانه شو کاشانه شو

اندیشه‌ات جایی رود وآنگه تو را آن جا کشد
ز اندیشه بگذر چون قضا پیشانه شو پیشانه شو

قفلی بود میل وهوا بنهاده بر دل‌های ما
مفتاح شو مفتاح را دندانه شو دندانه شو …

.

يا رب ز تو امشب عطا مي طلبیم . . .
هشياري وبخشش خطا مي طلبیم. . .
مقبولي روزه و نماز وطاعات . . .
از درگه لطفت به دعا مي طلبیم . . .
یا اااااااااااااااااااااااااااااالله یا رب العالمین ….

آمیـــــــــــن آمیـــــــــــــــــــن ای مهربانترین…

ای انســــــــــــــــــــــان!
شــــــــــــــــــــــكرگــزار بــــــــــــــاش

به خاطره هرچــــــــــــــــــــــــــــــی که تـــــــــــــــــا اکنون داری

وبخاطر این شب پر اجر و قدر . . .

.

درآيات سورۀ مبارکۀ: “۹۷” (قدر)، چنين آمده:

ما درشب قدر نازلش کردیم،
تو چه میدانی شب قدر چیست؟ شب قدر ازهزار ماه برتر است،
درآن شب فرشتگان وجبرئیل به اذن پروردگارشان برای هرکاری فرود می آیند،
آن را تا طلوع فجر رحمت وسلامت است.

درتمام مدّت شب قدر، داعيان را اجابت وعاصيان را مغفرت
و محّبان را كرامت است، دراين شب كه مقربان آسمان،
سلام حق به بندگان ميرسانند وانوار رحمت برسر اُمت محمّدى مى افشانند
وطاعتهاى با تقصير را مى پذيرند ومعصيتهاى بى شمار را مى آمرزند،
بيائيد تا ما نيزدراين شب ُپرقدر، نياز خود عرضه كنيم وهمگى يكدل ويك زبان گوئيم:
خداوندا! به ُحرمت سيّد مختار وبه ُحرمت متقيان ابرار وبه  ُحرمت مهاجر وانصار، كه ما را دراين شب بزرگوار، ازخلعت ومغفرت نصيب تمام ارزانى فرما
و ازگناهان ما درگزار وهمه را به جوار رحمت خود برسان،

الاهى! كدام زبان به ستايش تو رسد؟ كدام بنده به گزاردن عبادت تو رسد؟
خدايا ازما هركه را بينى معيوب بينى، هركه را بينى همه با تقصير بينى،
با اينهمه باران رحمت تو باز نيايستد وجز ُ گل كرم نرويد!

ياجليل ويا جّبار، ياكريم وياغفارــ یا اله العالمین وخیرالناصرین بفضلکَ وکرمکَ یا اکرم الاکرمین

و يا ارحم الراحمين . صّل ِ علی مُحمّدٍ وآلهِ مُحمّد…

الطاف او بی حســـــــــــــــــــــــاب است … فرصت را مغتنم شمار . . .

.

خداوندا!

پروردگارا!

تو یَفعَلُ ما یَشا و یَحکُمُ ما یُرید هستی

تو مالک یوم دین وصاحب اختیار هستی

تو را می ستائیم و تو را شکر می کنیم،

وسر به آستان پاکت ومقدس ات می نهیم

و دعا میکنیم:

ای خدای ما، مالک ما ومولای ما از تو عاجزانه تمنا داریم،

با پاکی بی نهایتت ناپاکی های این بنده های نا چیزت را پاک نمایی،

و ما را بیش از پیش به راه خود هدایت فرمائی.

آمین ای بهترین شنوندگان، و ای اجابت کن دعاها …

از بنده خدا

به خدای پاکی ها و زیبایی ها …

.

محبوبم !
چگونه شکرت کنم، درحالی که توان کافی ندارم؟
چگونه ستایشت نکنم، که معبود سزاوار ستایشی جز تو نیست .
چگونه احساسم را شرح دهم، وقتی که عشقت در وجودم به فوران درمی آید؟
پس بگذار تنها از تو بگویم، و نامت را تکرار کنم …

نامت زیباست … دلنشین است، آرامش بخش و روح افزاست . . .

هرگز آن دل بنمیرد که تو جانش باشی
نیکبخت آن که تو درهر دو جهانش باشی

غم و اندیشه درآن دایره هرگز نرود
به حقیقت، که تو چون نقطه میانش باشی

هرگزش باد صبا برگ پریشان نکند
بوستانی که چو تو سرو روانش باشی . . .

.

الهی شکر بیکران شکر . . .

شکرگزاری جوهرۀ عبادت است …

والبته شکرانۀ بازوی توانا، بگرفتن دست ناتوان است …

چه زیباست که شکر با تمام وجود انسان باشد،

با زبان وهمۀ ارکان و امکانات … که بزرگان گفته اند:

«شکر هر نعمتی که داریم استفاده وخرج آن است در راه رضا وخشنودی خدا .»

والبته مارا توان شکر به حد کفایت نیست،

و اما پروردگار مهربان همین شکر اندک مارا می پذیرد و بما مزد عظیم میدهد .

الهی شکر شکر شکر ….

والحمــــــــدُلله رب العالمیـــــــن …

.

وخداوند والا فرمود:

خداوند شما را عذاب نمى كند درصورتيكه او را سپاسگزار باشيد و او را استوار گيريد،

و به حقيقت ايمان آريد كه خداوند هم سپاسدار و هم داناست.

(قرآن کریم سورۀ مبارکۀ :نساء/ آیۀ شریفۀ: 147)

بدرستی که اوست راستگوی والامقام . . .