بـــــــســم الله الرّحمن الرّحــيــــــــم
خداوند والا درآيۀ: “۱۱۹” از سورۀ:”۹”( توبه)، فرمايد:
” اى كسانى كه ايمان آورده ايد، خداى را تقوا كنيد و با راستان و راستگويان باشيد.”
دربارۀ اين آيه گفته شده: ” اين آيت هم فرمان است وهم تشريف و هم تهنيت، فرمان خدا، تشريف ُبشرا، تهنيت زيبا،
فرمانى مهربار، تشريفى دلدار، تهنيتى بزرگوار، ميفرمايد تا بنده را بخود نزديك كند، تشريف ميدهد تا رهى دل برمهر او بندد! وا زحق خود برخوردار شود.
درصدر آيه نداى كرامت است و نواخت بى نهايت، نداى حق را هفت اندام بنده گوش است، و درتجلى وى غمهاى دو گيتى فراموش است،
نداى كرامت فرا پيش داشت تا به سماع آن كرامت، كشيدن بار حكم بر بنده آسان شود.
حكم چيست؟ به تقواى فرمان دهد و با راستان و راستگويان بودن، چه تقواى مايۀ اسلام است وصدق كمال ايمان،
تقواى بدايت آشنائى است و صدق نشان دوست دارى، تقواى سرمايۀ عابدان است وصدق نور معرفت را نشان!
تقواى ره رهروان عالم شريعت است، و حقيّقت تقواى، پاكى دل است از هرچه سواى حق است،
هركس صاحب وَلايت شد با تقوا شد، كه فرمود:
اولياء خدا همان متقى يانند. اى بندگان، تقوا به پناه خويش گيريد كه ِسرّ همۀ طاعتهاست، اصل همۀ هنرهاست،
مايۀ همۀ خيرهاست، درختى است كه ميوۀ آن دوستى خداست.”
“تقوا درختی است که بیخ آن درزمین وفا، شاخ آن برهوای رضا، آب آن ازچشمۀ صفاست،
نه گرمای پشیمانی به آن رسد، نه سرمای سیری، نه باد دوری، نه آفت پراکندگی!
میوه آرد، میوۀ پیروزی وفلاح ابدی وصلح سرمدی ونعیم باقی وملک جاودانی،
این است حقیقت فلاح و رستگاری”، که پیغمبر(ص) فرمود:
” ای صاحب ایمان برتو باد به حفظ ” تقوای” که گرد آورندۀ همۀ نیکیهاست،
و برتو باد ذکر خدا که روشنائی برای قلب توست.”
.
تقوا سه چيز است:
ترسى كه ترا از گناه باز دارد، اميدى كه ترا بر پرستش دارد، رضايتى كه ترا بردوستى دارد.
.
نفس لوامه ومطمئنه
و چنين ياد شده كه خداوند در قرآن مجيد آيۀ: “۲” ازسورۀ”۷۵” (قيامت)، قسم به نفس لوامه ميخورد،
مقصود نفس بندۀ مؤمن است كه پيوسته به روزگار خود حسرت مى خورد و بر تقصير خويش خود را ملامت ميكند!
و خود را ميترساند و بيم ميدهد و به نفس امارۀ خود بچشم حقارت و مذلت مينگرد، و سپس ميگويد:
اى در راه طلب حّق به اوّل قدم فرومانده، اى با هزار مركب ميان بيان تكليف درمانده، اى با هزار شمع و چراغ سريك موى دولت نا دیده،
اى درخزانۀ تبّت اُفتاده و بوى ُمشك به مشامت نرسيده، اى با همۀ غواصان به دريا فرو شده، و هيچ چيز بدست نياورده
وخويشتن را نيز از دست بداده …
اى ديرآمده و زود بازگشته، اى بجاى شراب ُسرور، غرور خريده، و دل و دين به بها داده، تا كى از دار غرورى سوختى دار سرور،
تا كى از دار دنيا، فرارى ساختى دار قرار؟
باش تا از صدمۀ صور َسرافيلى شود، صورت خوبت نهان و سيرت زشت آشكار . . .
روزی نگذرد كه ازعالم بى نهايت ِندا آيد كه:
اى ما ترا خواسته و تو روى از ما باز گردانيده! ما ترا از بامداد تا شامگاه با دولت صحبت خوانده و تو قدم از كوى ما باز گرفته!
نا گزيرت مائيم، با ما نسازى، با كه ساز ميكنى؟
.
و اما چون بندۀ مؤمن نفس لوامۀ خود را به رياضت دركشد و حّق وى از روى ِعتاب نصيحت، به تمام دركنار نهد و توفيق او را مدد دهد،
بزودى آن نفس لوامه مطمئنه گردد، و خطاب رّبانى به صفت اكرام و اعزاز او را استقبال كند و گويد:
اى نفس مطمئنه بسوى پروردگار خويش باز گرد! هم تو از خدا خوشنود و هم خدا از تو خشنود،
ای نفس مطمئنه، به صحبت ما آرميده وآسوده، تا امروز از راه نفس آمدى، اكنون از راه دل درآى تا بما رسى،
بردرگاه ما دل را بار است و هیچ دیگری را بار نیست. ( اشاره به آیات :” ۳۰- ۲۷ ” از سورۀ:”۸۹” فجر
منبع: تفسیر عرفانی و ادبی قرآن کریم، اثر گرانقدر عارف بزرگ جهان اسلام، “خواجه عبدالله انصاری”
.
خداوند در قرآن کریمش فرموده:
“مؤمنان کسانی هستند که چون نام خدا برده شود خوف بر دلهایشان چیره گردد،
و چون آیات خدا بر آنان خوانده شود ایمانشان افزون گردد، و بر پروردگارشان توکل می کنند:
“همانان که نماز را به پا می دارند و از آنچه به ايشان روزى دادهايم انفاق می كنند.” ( ۳- ۲ : ۸ )
آرى هر كس به عهد خود وفا كند و با تقوا باشد، خدا متقين را دوست دارد. قرآن کریم ( ۷۶ : ۳)
.
النته بايد توجّه داشت كه خوف یا ترس از خدا مانند ترس ازيك قدرت استيلا گر نيست
كه ميتواند با انسان برخورد كند، خواه از روى حّق انتقام يا بيهودگى،
او مهربان و بخشنده، عاقل، عادل، سخى و دوست دارنده است.
ترس از خداوند ترسى است كه درنتيجۀ عشق او بوجود ميآيد، آرزومندى دوست داشته شدن
از سوى اوست و ترس ازگم كردن عشق او، هرترس ديگر باعث بردگى است،
ترس از خدا، آزادى بخش و انسان ساز است، و آنهم از شدت عشق خدا بما سفارش شده،
که دستورات حیات بخش او را انجام داده و در دنیا و آخرت مستفیض شویم.
.
خداوند با عشق نا محدودش نسبت به بندگان خویش، به آنها امکان دسترسی و دریافت
حقیقت را داده است و این ازهوش معمولی فراتر میرود و قدرت مخصوصی است،
اما برای فایده بردن ازاین روشنائی، شرطی وجود دارد، و آن ایمان پاک وخالص به اوست،
که به عمل در آمده باشد. انجام اوامر خداوند… حفظ تقوا …
.
توضیح بسیار مختصری دربارۀ “تقوا”: ریشۀ کلمۀ “تقوا” درعربی از کلمه ای که به معنی “سپر”
می باشد می آید، که سپر به معنی چیزی است که با مواظبت از کسی حفاظت می کند،
درعین حال “تقوا” یک جهت یاب درونی است که ما را به طرف” الله” هدایت می کند،
توجه به حفظ “تقوا” رفتاری از انسان می سازد که او با مواظبت و آگاهی دربندگی خدا می کوشد،
تا به شرافت نزدیکی او برسد.
البته خدا به همه بسیار نزدیک است، حتی نزدیک تر از رگ گردن، ولی این ما هستیم که با
از دست دادن “تقوا” از او دور می شویم،.
یاد خدا اگر با توجه شعور باشد، مثل “سپر حفاظت” از شخص محافظت و مواظبت می کند.
به این صورت ترس، بیداری وتوجه به خدا- انسان را از کارهای نادرست کنار می کشد،
تا درنتیجه به عشق و دوستی خدا برسد، و اگر شخص به این مرحله رسید، برای از دست ندادن عشق معشوق،
با نهایت رضایت و خشنودی به اطاعت خدا و حفظ “تقوا” می کوشد.
هرچه تقوای شخص بیشتر باشد، دریافت نور از طرف آن معشوق یگانه افزون تر خواهد بود،
هرچه نور بیشتر باشد، دیدگاه انسان روشن تر و بازتر می شود، و به این صورت قادر خواهد بود
که با بصیرتی که در اثر اطاعت خداوند به او داده شده، تا حدودی دنیای نا دیدنی ابدی را نیز ببیند.
.
خداوند فرمود:” این قرآن بدون هیچ شک راهنمای اهل تقواست.” ( ۲: ۲)
.
انسان اطاعت خدا را یا برای ترس از مجازات او می کند، یا برای از دست ندادن عشق او،
و یا مجموعه ای از این دو،
امید که ما از آنهائی باشیم که زندگی کنیم و بمیریم، فقط برای بدست آوردن رضایت وخشنودی آن معبود یگانه وابدی.
.
درضمن باید دانست که انسان یک پروژۀ نا تمام است، هرفرد برای خود ضعف ها وقدرتهائی دارد،
که ازطرف بیداری شعور، و حفظ “تقوا”، آن ضعف ها مرتباً جبران و قدرتها تقویت می شوند.
.
چقدر سعى می كنيم تا به قبول وعشق آنهائى برسيم كه خيال می كنيم بزرگند!
چه ُخسران و زحمتى است جستجوى بنده، بجاى سرور!
آخرین دیدگاهها